بحران برجام با خروج ترامپ آغاز شد، اما سه کشور اروپایی همواره بر حفظ برجام به عنوان یک معاهده بینالمللی تأکید کردند و از اقدامات خود برای تأمین منافع اقتصادی ایران از برجام خبر دادند، این در حالی است که حتی سازوکار مالی اروپا «اینستکس» برای مقابله با تحریمهای یکجانبه کاخ سفید نیز به سرانجام نرسید و تعهدات اروپاییها تنها در «گفتار درمانی» خلاصه شد. اگرچه اروپا مدعی است فعال کردن مکانیزم ماشه صرفاً برای بازگرداندن تعهدات برجامی ایران است، اما با توجه به نشانهگیری قطعنامه ۲۲۳۱ از سوی کاخ سفید، دور از انتظار نیست که با توجه به بیارادگی اروپا در برابر خواستههای آمریکا، هدف نهایی ابطال قطعنامه ۲۲۳۱ و بازگشت تحریمهای شورای امنیت باشد.
بر اساس مکانیزم ماشه برای حل اختلاف پیشبینی شده در برجام، در یک بازه ۳۵ روزه موضوع شکایت در کمیسیون مشترک بررسی شده و در صورت حل نشدن موضوع، شاکی میتواند شورای امنیت سازمان ملل را مطلع سازد و شورای امنیت ۳۰ روز فرصت دارد تا درباره استمرار تعلیق تحریمها یا بازگرداندن آنها قطعنامه صادر کند، اگر در این مدت شورای امنیت نتواند به قطعنامهای برسد، تمام تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل که پیش از برجام برقرار شده بود، به طور اتوماتیک باز میگردد.
اگر چه حرکت منفعلانه اروپا را میتوان یکی ازسلسله اقدامات برای تحت شعاع قرار دادن شهادت حاج قاسم سلیمانی «سرشناسترین و قدرتمندترین» فرمانده مبارزه با تروریسم در منطقه و قیام عظیم ملت ها در بدرقه چند ده میلیونی پیکر مطهر او و نیز سیلی محکم ایران به کاخ سفید در موشکباران پایگاه عین الاسد دانست، اما نباید این شیطنتها از واکنش دستگاه دیپلماسی ایران به دور باشد. جمهوری اسلامی باید همه اقدامات حقوقی و دیپلماتیک خود را برای اثبات عهدشکنی آمریکا و اروپا و به ویژه بحران آفرینی کاخ سفید به کار گیرد و نیز اقدامات پیشگیرانه از جمله تجدیدنظر در راهبردهای هستهای ایران وکاهش همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را از نظر دور ندارد.
امامهمترین راهکار ایران در مقابله با شیطنت های آمریکا و اروپا راهبردی است که رهبر فرزانه انقلاب در خطبه های نماز جمعه اعلام کردند: «قوی شدن تنها راه پیش پای ملت ایران است»، قدرت هم به تعبیر ایشان فقط قدرت نظامی نیست، بلکه قوی شدن اقتصاد کشور، پایان وابستگی به نفت و جهش علمی و فناوری از مؤلفههای اصلی قدرت به شمار میآید و البته همه اینها تنها در سایه اتحاد، یکپارچگی و وحدت ملی میسر است.
همه ارکان کشور، قوای سهگانه و جریانهای سیاسی باید با پرهیز از مناقشات بیحاصل، برای «قوی شدن» کمر همت ببندند تا عبور از این مرحله نیز میسر شود.
به نظر میرسد بهرهگیری از نخبگان و صاحبنظران، شفافیت اقتصادی، مقررات زدایی از روند رونق کسب و کار، مردمی شدن اقتصاد و مبارزه جدی با فساد و اصلاح نظامهای بانکی، پولی و مالیاتی از پیشرانهای اصلی «قوی شدن» در عرصه اقتصادی باشد.
نظرات شما عزیزان: